ساره مدتهاست از شوهرش جدا شده و تنها زندگی میکند. او با شکایت زن همسایه مواجه شده است. این زن مدعی شده ساره با همسرش رابطه دارد.
*اتهامی که به تو وارد شده درست است؟
نه. من این اتهام را قبول ندارم. رابطهای بین ما نبود. مرد همسایه چند باری در کارهای خانه که خودم نمیتوانستم انجام دهم به من کمک کرد.
*چرا تنها زندگی میکنی؟
پنج سال است از شوهرم جدا شدهام. بعد از آن دیگر به خانه پدرم برنگشتم و تنها زندگی میکنم.
*چرا جدا شدی؟
شوهرم را خیلی دوست داشتم، عاشقش بودم که ازدواج کردم؛ اما او باعث بیماری و مرگ فرزندم شد و بعد از آن دیگر از هم جدا شدیم.
*چرا پسرت فوت کرد؟
وقتی باردار بودم شوهرم به اندازه کافی مراقب من نبود. وقتی بچه میخواست به دنیا بیاید شوهرم خانه نبود، او با دوستانش بیرون بود و وقتی رسید که خیلی دیر شده بود. من خودم با اورژانس تماس گرفتم و مرا به بیمارستان رساندند. وقتی رسیدم چون کیسه آب پاره شده و اتفاقات دیگری افتاده بود که اکسیژن به بچه نرسیده بود بچه که به دنیا آمد مجبور شدند او را در دستگاه بگذارند. هرچند زنده ماند اما دچار ضایعه مغزی شد.
*یعنی پسرت معلول بود؟
بله. دچار مشکلاتی شد و وقتی یکساله بود فوت کرد. از روزی که پسرم به دنیا آمد دیگر رابطه من و شوهرم درست نشد. بعد از فوت او من طلاق گرفتم.
*شما میتوانستید باز هم بچهدار شوید؟
آن مرد دیگر در زندگی من جایی نداشت.
*شوهرت به جدایی راضی بود؟
او میدانست من دیگر زن زندگی او نیستم. پشیمان بود اما پشیمانی برای من 9 ماه سختی و بدبختی را جبران نمیکرد و پسرم را به من برنمیگرداند.
*هزینه زندگیات را چطور تامین میکنی؟
من کارمند هستم. خودم کار میکنم و خرجم را میدهم.
*با مرد همسایه چه رابطهای داری؟
چند باری هواکش خانه خراب شده بود از او کمک خواستم. همسرش متوجه شد و علیه ما شکایت کرد ولی من هیچ کاری نکردهام و اتهام را قبول ندارم.
*او میگوید شما پیامکی ارتباط داشتهاید.
من به مرد همسایه پیامک دادم که چه ساعتی خانه هستم و میتواند هواکش را درست کند. این زن همین پیام را بهانه کرده است. او به خاطر اختلافی که با شوهرش دارد چنین میکند.
*نمیخواهی ازدواج کنی؟
من دیگر با هیچ مردی خوشحال نخواهم بود.